مسعود بصیری/
عبدالباری عطوان چند روز پیش در یادداشتی با اشاره به اتفاقات و تحولات سریع منطقه نوشت: تلفنها احتمالاً در ایران بیش از گذشته مشغول خواهند بود؛ چرا که معتمدان به آمریکا دریافتهاند نمیتوانند به این کشور و وعدههای ترامپ اعتماد کنند. امارات متحده به ایران نزدیک شده، روسیه در منطقه حرکتهای تازهای را آغاز کرده و این ایران است که همچنان با قدرت در کشورهای مختلف نفوذ خود را افزایش داده و حتی تحریمها نیز نتوانسته است تهران را از حرکت باز دارد.
به همین دلیل برخی کشورها مثل عربستان فهمیدهاند اگر میخواهند راه فراری برای مشکلات کنونی پیدا کنند، باید به جای تلفن زدن به واشنگتن، شماره تلفنهای تهران را بگیرند.
اگر خوب یادمان باشد، تابستان سال ۹۷ از نگاه جان بولتون قرار بود تابستان داغ ایران باشد و او حتی مدعی بود ایران جشن ۴۰ سالگی خود را هم برگزار نخواهد کرد. رئیس «گروه اقدام ایران» یعنی آقای برایان هوک هر روز سخنرانی میکرد و نوید فتح قریب الوقوع تهران را میداد. او دائم در حال پرواز به کشورهای منطقه و امیدوار ساختن آنها به پایان کار ایران بود. وعده امروز و فردا میداد و متحدان خود را دلداری که چندگام دیگر به نابودی حکومت جمهوری اسلامی نمانده و باید همه دستها را به هم بدهیم که کار را یکسره کنیم.
هوک حتی مقابل سفارت سابق ایران در آمریکا هم از خودش فیلم گرفت و ابراز امیدواری کرد که به زودی حکومت جدیدی اداره این سفارت را برعهده بگیرد. اما حالا او این روزها کم خبر شده و رفیقش آقای بولتون هم از کاخ سفید رفته است. از طرف دیگر نفرت مردم ایران از آمریکا به شدت افزایش یافته و آمار و ارقام، عددهای جالبی را ارائه میکنند که در نوع خود بسیار قابل توجه است.
ترامپ نه تنها موفق به نابودی جمهوری اسلامی نشده است، بلکه هر کسی را که دم دستش رسیده واسطه کرده تا یک ملاقات با رئیس جمهوری ایران داشته باشد. دموکراتها وعده بازگشت به برجام میدهند و اروپاییها میکوشند با ایجاد یک خط مالی، هرطور شده نظر ایران را برای ماندن در برجام جلب کنند.
کُردها که تا دیروز در سوریه متحد آمریکا بودند، حالا به ماشینهای آنها سنگ میزنند و حتی مقام آلمانی هم گفته آمریکا قابل اعتماد نیست و در این میان همه کشورهای متحد یا حتی مقابل ایران متوجه شدهاند که تنها طرف مورد اعتماد برای هرنوع مبادله دیپلماتیک یا تجاری ایران است؛ چرا که به هرچه میگوید عمل میکند و هیچ وقت دوستانش را در تنگناها تنها نمیگذارد و شاید به همین دلیل است که اماراتیها ترجیح دادهاند به جای اعتماد به آمریکا برای مقابله با ایران، به تهران اعتماد کرده و اقتصاد خود را به دست طوفانهای منطقه نسپارند.
از سوی دیگر تحریمها علیه ایران تقریباً به شکست رسیده و بنا به پیشبینی نهادهای بینالمللی اقتصاد ایران از سال آینده وارد دوران رشد خواهد شد و به همین دلیل است که نهاد «اف ای تی اف» تصمیم خودش برای تحریم ایران را مرتب عقب میاندازد؛ چون می داند تحریم جدید فایدهای برای آنها نخواهد داشت و در عمل ایران مشکلات جدی خودش را پشت سر گذاشته است.
اینها تنها و تنها نتیجه مقاومت و البته همراهی مردم است؛ مردمی که با پشتوانه همدلی و اتحاد توانستند مشکلات را پشت سرگذاشته و تجربه کشورهایی مانند لیبی یا مذاکره کنندگان فلسطینی را تکرار نکنند. امروز ایران و مقامات ایرانی بیش از گذشته توانمند هستند؛ چون پشتوانه ایستادگی و مقاومت و حلاوت آن را دارند و البته مردم نیز با آنها واقداماتشان همراه هستند؛ بنابراین دولتمردان و دستگاه های مختلف سیاسی و اقتصادی باید نهایت استفاده را از این موقعیت انجام داده و با قدرت در مقابل آمریکا و فشارهای آن بایستند.
آمریکا دیگر حربهای برای فشار بر ایران ندارد و هرآنچه در چنته خود داشته رو کرده است. آنها بیش از ایران محتاج مذاکره هستند و راه نجاتی جز خروج از وضعیت بغرنج کنونی ندارند، اما باید هزینه این مذاکره را هم بپردازند. آنها از برجام خارج شدهاند و نخستین گام برای ادامه مذاکره بازگشتن به برجام است. اینکه بخواهند بدون هزینه با ما وارد مذاکره شوند، به هیچ وجه شدنی نیست. در ایران کسی به استقبال مذاکره یکسویه با آمریکا نخواهد رفت و همانطور که حسن روحانی هم چند روز پیش تأکید کرد، تنها راه ما مقاومت و ایستادگی است؛ بنابراین کسی برای واشنگتن دستمال سفید نخواهد فرستاد.
نظر شما